" ابر سیاه "

نوشته هایم ، نقاشی هایم ، طراحی هایم ، عکس هایم ، موسیقی هایم و ...

" ابر سیاه "

نوشته هایم ، نقاشی هایم ، طراحی هایم ، عکس هایم ، موسیقی هایم و ...

" ابر سیاه "

۵ مطلب با موضوع «-------------- عکس هایم -------------- :: عکس هایی که ویرایش کرده ام» ثبت شده است

breathless


پاتریشیا :
آیا بین تمایلات جنسی و عشق تفاوتی وجود داره ؟

پارولسکو ( نویسنده ی رُمان ) :
نه ... تفاوت محسوسی وجود نداره ...
تمایلات ِ جنسی ، حالتی از عشق و عشق حالتی از تمایلات جنسی است ...

خبرنگار :
آیا یک زن میتونه همزمان عاشق ِ چند مرد باشه ؟؟ منظورم از لحاظ ِ فیزیکی هستش ...

پارولسکو ( نویسنده ی رُمان ) :
2 ، 5 ، 10 و خیلی بیشتر از اینها
دو چیز در زندگی انسانها مهم هستند:
برای مردان ، زنان.
برای زنان ، پول .
--------------------------------------------------------------------------------------------
نام فیلم : Breathless

کارگردان : Jean-Luc Godard

موسیقی متن : Martial Solal

سال تولید : 1960 میلادی

دسته بندی : Classic

--------------------------------------------------------------------------------------------

با دیدن ِ این فیلم کاملا میشه حدس زد که بیان ِ عشق در یک فضای مدرنیته چطوری هستش . این فیلم واس سال 1960 هستش و حرفای زیادی داره با خودش تا نوع ِ فرهنگ و تفکر ِ یک منطقه رو نشون بده ...

> نقش اول ِ زن ، ارتباط جنسی برقرار میکند تا مطمئن شود که عاشق ِ شخص مقابل هستش یا نه ...
مثل این دیالوگ :
پاتریشیا ( به میشل ) : با تو موندم که ببینم عاشقت شدم یا عاشقت نشدم ... و چون نسبت به تو خیانت کردم فهمیدم که عاشقت نشدم ...

> نقش ِ اول ِ مرد به دنبال ِ یک رابطه ی جنسی است تنها به علت ِ زیبایی های فیزیکیه زن ، در حالی که از لحاظ فکری و روحی به هیچ عنوان درکی نسبت به شخص مقابلش نداره ...

> و در نهایت ، خط فکری ِ این فیلم در بهترین دیالوگش بیان میشه .

خبرنگار :
آیا یک زن میتونه هم زمان عاشق ِ چند مرد باشه ؟؟ منظورم از لحاظ ِ فیزیکی هستش ...

پارولسکو ( نویسنده ی رُمان ) :
2 ، 5 ، 10 و خیلی بیشتر از اینها
دو چیز در زندگی انسانها مهم هستند:
برای مردان ، زنان.
برای زنان ، پول .

اثری از کارگردان ِ مورد علاقم " ژان لوک گودار " که از پیشروان ِ موج نو فرانسه است و اکثر ِفیلمهاش منبعی مفید برای یادگیری .


A W0m/\n Is a W0m/\n


( زن ، در مانده شده است )

_ چرا همیشه این زنها هستند که زجر میکشند ...
+ زنها همیشه علت ِ همه ی زجر کشیدن ها هستند،یا زن علت است ...

 --------------------------------------------------------------------------------
( زن ، نیاز به گریه دارد )

+ هیچ چیز قشنگتر از یه زن در حال گریه نیست ...
+ ما باید زن هایی که گریه نمیکنن رو طرد کنیم ...
+ زن های امروزی احمقن ...
+ زنی که نتونه گریه کنه احمقه ...
+ مثل این زنای ِ امروزی که سعی میکنن ادا ی ِ مردارو در بیارن ...

 --------------------------------------------------------------------------------
( ممکن است زن ، از مرد ِ دیگری حامله باشد )

+ حتی اگه دوستم نداشته باشی ، من تورور دوست دارم .
_ و اگه حامله باشی؟
+ میتونه وحشتناک باشه .

_ یه ایده دارم .
+ منم همینطور .
_ خیلی سادس .

+ تا چندروز آینده ،ما نمیدونیم اگه ...
_ حامله باشی ...
+ برای اطمینان تو منو حامله میکنی و بعد ...
_من میتونم مطمئن بشم ...
+ که ...
_ پدر منم ...
 --------------------------------------------------------------------------------
نام فیلم : A Woman Is a Woman
کارگردان : Jean.Luc Godard
موسیقی متن : Michel Legrand
سال تولید : 1961
دسته بندی : Classic
--------------------------------------------------------------------------------

The Fountain

لحظه لحظه های عمرمان ، میگذرد و هیچگاه اندکی فکر نکردیم که :

+ مرگ یک نوع بیماریست ، مثل همه ی بیماری های دیگر و درمان میشود ..

یا

+ تمام زندگی مان را مبارزه میکنیم تا به کمال برسیم ...
و کمالِ ما به اتمام میرسد ، زمانی که میمیریم ...
اکثر ِ ما همانطور که آمده ایم ، میرویم،در حالی که فریاد میکشیم و دست و پا میزنیم ...

--------------------------------------------------------------------------------
نام فیلم : The Fountain
کارگردان : Darren Aronofsky
موسیقی متن : Clint Mansell
سال تولید : 2006
دسته بندی : Philosophic - Psycho
--------------------------------------------------------------------------------
تضاد،بین ِ علم ِ انسانی و حقایق ِ آفرینش تا جایی جلو میرود که حتی به تمام ِ ایدئولوژی هایت شک خواهی کرد ...
از کارگردان ِ دوست داشتنی ِ ام _ آرونوفسکی _

موسیقی متن ِ مورد علاقم :>> کلیک کنید <<


_ هفتم _

| ابر سیاه | ۰ نظر


هفتم


امشب شب " هفتمش " است ... و به زودی " سال " هم میگذرد ...
به همین زودی ...
به زودی ...
خیلی زود ...
خیلی زود ...
خیلی خیلی زود ...
خیلی ... زود ...
قول میدم ...
...
...
...
...
...

_ هفتم _
سیاهنامه ی " ابر سیاه "
ویرایش عکس : خودم + PS cs6

...
...
...
...
...

_ خانه ی من _

| ابر سیاه | ۰ نظر

خانه ی من


یه زمانی اینقدر خوب بودم ...

اینقدر پاک و سپید بودم ...

که یه اتاقکی رزرو کرده بودن برام ...

آدما نذاشتن ...

لیاقتش نبود توو وجودم ...

حس و حالِ پاکی رو ازم گرفتن ...

جامم دادن به یکی دیگه و پُر کردنش ...

ولی من مطمئنم ...

بالاخره یه روزی جامو پس میگیرم ازشون ...


...

...

...

...

...

...


_ خانه ی من _

من و فاحشه های شهرم

عکس : گلزار شهدای کاشان + PS cs6

عکاس : یک دوست


...

...

...

...

...